تعیین فرآیندهای موردنیاز و تعامل بین آن‌ها یکی از مراحل کلیدی در پیاده‌سازی سیستم مدیریت کیفیت (QMS) است، که به‌ویژه در استاندارد ISO 9001:2015 اهمیت زیادی دارد. فرآیندهای سازمانی و

تعاملات میان آن‌ها می‌تواند تأثیر زیادی بر کارایی، بهبود مستمر و رضایت مشتری داشته باشد.

در اینجا به تفصیل به مراحل تعیین فرآیندها و تعاملات بین آن‌ها پرداخته می‌شود.

۱. شناسایی فرآیندهای کلیدی سازمان

در ابتدا باید تمامی فرآیندهای کلیدی که به تولید محصولات یا خدمات و تحقق اهداف استراتژیک سازمان کمک می‌کنند، شناسایی شوند. این فرآیندها ممکن است شامل تولید، خدمات، پشتیبانی، تأمین منابع و مدیریت منابع انسانی باشند.

گام‌های شناسایی فرآیندها:

شناسایی فرآیندهای اصلی: مانند تولید، تحقیق و توسعه، فروش و بازاریابی.

**شناسایی فرآیندهای پشتیبانی: مانند منابع انسانی، مالی، تأمین مواد اولیه و فناوری اطلاعات.

شناسایی فرآیندهای مدیریتی: مانند مدیریت استراتژیک، برنامه‌ریزی و بازخورد.

مثال:

در یک شرکت تولیدی، فرآیندهای اصلی ممکن است شامل طراحی، تولید، کنترل کیفیت و خدمات پس از فروش باشد. فرآیندهای پشتیبانی می‌توانند شامل تأمین مواد اولیه و منابع انسانی باشند.

۲. تعیین نیازمندی‌ها و اهداف هر فرآیند

برای هر فرآیند، باید اهداف و نیازمندی‌های کلیدی آن مشخص شوند. این اهداف می‌تواند شامل بهبود کیفیت، کاهش هزینه‌ها، افزایش سرعت و ارتقای رضایت مشتری باشد.

گام‌های تعیین نیازمندی‌ها:

شناسایی ورودی‌ها و خروجی‌ها: برای هر فرآیند باید ورودی‌ها (مواد، اطلاعات، منابع) و خروجی‌ها (محصولات، خدمات، گزارش‌ها) شناسایی شوند.

تعیین اهداف فرآیند: هدف هر فرآیند باید با اهداف کلی سازمان هماهنگ باشد و باید معیاری برای اندازه‌گیری عملکرد آن فرآیند تعیین شود.

مثال:

در فرآیند کنترل کیفیت، ورودی‌ها ممکن است شامل مواد اولیه و محصولات نیمه‌تمام باشند، و خروجی‌ها شامل محصول نهایی تست‌شده و گواهی کیفیت است.

۳. شناسایی تعاملات و ارتباطات بین فرآیندها

یکی از بخش‌های مهم در طراحی سیستم مدیریت کیفیت، شناسایی تعاملات و ارتباطات بین فرآیندهای مختلف است. این امر می‌تواند به بهبود هماهنگی و کاهش مشکلات احتمالی کمک کند.

*گام‌های شناسایی تعاملات:

شناسایی نقاط ارتباطی: در این مرحله باید مشخص شود که کدام فرآیندها به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم با یکدیگر در ارتباط هستند.

تعیین مسئولیت‌ها و ارتباطات: مسئولیت‌ها، مقامات و سطح اختیارات برای هر فرآیند باید مشخص شود تا ارتباطات به‌طور مؤثر برقرار گردد.

مثال:

فرآیند تولید به ورودی‌هایی از تأمین‌کنندگان نیاز دارد و محصول نهایی به فرآیند کنترل کیفیت می‌رود. این دو فرآیند به‌طور مداوم با هم در ارتباط هستند.

در یک سازمان خدماتی، فرآیند فروش ممکن است اطلاعات و نیازمندی‌ها را به تیم خدمات پس از فروش منتقل کند تا از رضایت مشتری اطمینان حاصل شود.

 

۴. طراحی و مستندسازی فرآیندها

پس از شناسایی فرآیندها و تعاملات، باید آن‌ها را به‌طور رسمی مستند کرد. این مستندات می‌تواند شامل نمودار فرآیند، توصیف مراحل، مسئولیت‌ها، و نحوه نظارت و ارزیابی هر فرآیند باشد.

گام‌های مستندسازی فرآیندها:

ترسیم نمودارهای جریان فرآیند (Flowchart): استفاده از نمودارهای جریان می‌تواند تعاملات بین فرآیندها و مراحل مختلف آن‌ها را به‌طور بصری نمایش دهد.

مستندسازی SOP‌ها (Standard Operating Procedures): برای هر فرآیند، دستورالعمل‌ها و مراحل اجرایی استاندارد باید نوشته شود.

تعیین معیارهای عملکرد: باید روش‌هایی برای اندازه‌گیری و ارزیابی عملکرد هر فرآیند تعیین شود.

مثال:

یک نمودار جریان فرآیند ممکن است مراحل تولید، تأمین مواد، کنترل کیفیت، ارسال به مشتری و خدمات پس از فروش را به‌صورت گام به گام نشان دهد.

۵. ارزیابی و بهبود فرآیندها

پس از تعیین فرآیندها و تعاملات آن‌ها، ارزیابی و بهبود مستمر آن‌ها اهمیت زیادی دارد. فرآیندها باید به‌طور مداوم ارزیابی شوند تا اطمینان حاصل شود که به اهداف خود دست می‌یابند و بهبودهای لازم اعمال شوند.

*گام‌های ارزیابی فرآیندها:

بررسی عملکرد فرآیندها: ارزیابی نتایج هر فرآیند بر اساس معیارهای تعیین‌شده.

شناسایی نقاط ضعف و فرصت‌های بهبود: با استفاده از ممیزی‌ها، ارزیابی‌ها و بازخوردها، نقاط ضعف فرآیندها شناسایی و برای بهبود آن‌ها اقدامات لازم صورت گیرد.

تعیین اقدامات اصلاحی و پیشگیرانه: برای رفع مشکلات و جلوگیری از وقوع آن‌ها در آینده.

مثال:

اگر فرآیند کنترل کیفیت محصولات دچار خطای مکرر در تست‌ها شود، باید اقدامات اصلاحی مانند بازبینی پروسه‌های کنترل کیفیت یا تغییر تجهیزات انجام شود.

 

نقش مستندسازی فرآیندها در ممیزی‌ها و ارزیابی‌ها

مستندسازی فرآیندها کمک می‌کند که سازمان عملکرد خود را به‌طور شفاف در ممیزی‌ها و ارزیابی‌ها نشان دهد. این مستندات به ممیزان کمک می‌کند تا به‌طور دقیق فرآیندها را بررسی کرده و بهبودها یا انحرافات را شناسایی کنند.

جمع‌بندی

تعیین فرآیندهای موردنیاز و تعاملات آن‌ها در سازمان نه‌تنها به بهبود کیفیت، بلکه به بهبود کارایی و هماهنگی در سطح سازمان کمک می‌کند. با شناسایی دقیق و مستندسازی فرآیندها، سازمان می‌تواند به سمت بهبود مستمر و دستیابی به اهداف استراتژیک خود گام بردارد.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *